Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@03:38:42 GMT

ماه رجب روایت فاطمه مادر علی (ع)

تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۲۷۲۸

ماه رجب روایت فاطمه مادر علی (ع)

سید عطاءالله مهاجرانی در اعتماد نوشت: تنها بودم؛ دلم برای کعبه تنگ شده بود.

با خودم می‌گفتم: «فاطمه ببین کعبه هم دلتنگ تو می‌شود! انگار آوایی در گوشم بود که به سوی کعبه بیا. صدا مثل طنین رازی در گوشم پیچیده بود. روز جمعه بود. روز بالا آمده بود و از تندی و تیزی گرما کاسته شده بود. ابوطالب رویایش را برایم تعریف کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حِجر اسماعیل خوابش برده بود. در خواب دیده بود که دروازه‌ای در آسمان گشوده شد، ستاره‌ای از آن جهید و روشنایش آسمان را پر کرد. ستاره مرواریدی شد، کعبه مثل صدف آغوش گشود و مروارید در آغوش صدف کعبه جای گرفت.

من هم خواب غریبی دیدم... کوه‌های شام به سمت مکه می‌آمدند. زره پوشیده بودند. شمشیر و نیزه در دست داشتند. مثل تندر می‌غریدند. برق شعله چشمان کوه‌ها مانند آتشفشان بود. از سمت دیگر، کوه ابو قبیس به حرکت در آمد. کوه خندمه در پشت سرش بود؛ فریاد می‌زد. صدای نهیبش رساتر و کوبنده‌تر از فریاد کوه‌های شام بود. کشاکش شمشیرها؛ من در میانه میدان شاهد نبرد بودم. توفانی از آتش سرخ فضا را پر کرده بود. شمشیری به حرکت در آمد و در برکه‌ای غرق شد. شمشیر دیگری در آسمان آویخته بود. شمشیر سوم به زمین رسید و شکست. شمشیر چهارم مثل توفان سرخی می‌توفید و پیش می‌آمد. دیدم شمشیر در دستان من است. ناگاه به شیر سرخی تغییر شکل داد که از نهیبش میدان نبرد به لرزه افتاد. کوه‌ها در برابر هیبتش فرو می‌ریختند.

پسرم محمد سوی ما آمد. بر پیشانی شیر دست کشید. شیر آرام گرفت؛ مثل آهویی رام و آرام سر خم کرد... بیدار که شدم، تصویر چهار شمشیر، به ویژه آن شمشیری که شیر سرخ شد رهایم نمی‌کرد. گفتند خوب است پیش کاهن بروم تا خوابم را تعبیر کنند. رفتم پیش «ابی کرز» کاهن. «جمیل» کاهن بنی تمیم پیش او نشسته بود. نمی‌خواستم در حضور جمیل رویایم را روایت کنم. جمیل متوجه شد. گفت: «هان فاطمه ناخوش داری در حضور من خوابت را روایت کنی؟ بگذار تا خوابت را من روایت کنم!» روایت کرد. انگار او خواب دیده بود.

گفت آن چهار شمشیر که پریشانت کرده، نشانه چهار پسری است که به دنیا می‌آوری. یکی از آنان غرق می‌شود، دیگری در حالت تعلیق می‌ماند و عمر طولانی می‌کند. سومی کشته می‌شود و چهارمی همان شمشیری که شیر سرخ شد، پیشوای مردم می‌شود، در خدمت پیامبری که در مکه ظهور می‌کند، قرار می‌گیرد.

اکنون سه پسر دارم. طالب و عقیل و جعفر، آیا این کودکم چهارمین پسرم خواهد بود؟ کدام شمشیر از آن اوست؟ احساس کردم که همان شیر سرخ که در برابر محمد مانند برّه‌ای سر فرود آورده بود، دارد به او نگاه می‌کند. یال‌هاش مثل پرده پرندی بود که در بازار قشاشه به دیوار‌ها آویزان می‌کردند. هنگامی که نور آفتاب بر پرند می‌تابید؛ دختران مکه چشمان‌شان از شادی برق می‌زد. نرمی ابریشم را با گونه‌های‌شان می‌سنجیدند. روز جمعه بود. باید مراقب این شیب از سوق اللیل تا قشاشه باشم. نور آفتاب پسین بر پارچه‌های ابریشمین تافته بود. در متن بازی نور با ابریشم تصویر شیر سرخ شکل می‌گرفت. کودکم را در تمام وجودم حس می‌کنم. عباس پسر عبدالمطلب و سعید با چند نفر از پسران عبدالعزّی کنار خانه کعبه نشسته بودند. رعشه‌های درد مجالم نمی‌داد تا آن‌ها را درست ببینم. چهره‌های‌شان مه‌آلود می‌نمود.

گویی مهره‌های ستون فقراتم مثل غنچه دهان باز می‌کردند و درد در تمام تنم می‌دمید. می‌دوید. بر شتاب گام‌هایم افزودم. خسته شدم؛ نمی‌توانستم تند بروم. می‌خواستم بازگردم، حس پنهانی به من می‌گفت به سوی کعبه برو. دانه‌های عرق بر پیشانی‌ام می‌شکفت. به خانه کعبه رسیدم. لب‌هایم را به دندان می‌گزیدم تا درد را تحمل کنم. به دیوار دست می‌کشیدم. حِجْر را دور زدم. به در خانه رسیدم. زمزمه کردم:‌ای خدای نیایم ابراهیم! خدای بیت عتیق! خدای این کودکی که در درون دارم. خدایا به حق ابراهیم، به حق بیت عتیق، به حق این کودک، درد زایمانم را آسان کن!

سر بر در گذاشتم. در گشوده شد. درد سراپایم را فرا گرفت. انگار ستون فقراتم فرو می‌ریخت. قفسه سینه‌ام در هم می‌شکست. دنده‌هایم انگار بال عقاب می‌شدند و از سینه‌ام پر می‌کشیدند. کمرم تاب نگاهداشتم را نداشت. تا شدم. می‌خواستم زمین را چنگ کنم. نفسم به شماره افتاده بود. مویه می‌کردم. شادی شیرین سرشار از درد. گویی یال شیر سرخ با انگشتانم گره خورده بود. در صحرایی سپید و آبی و ارغوانی می‌دویدم... کودکم به دنیا آمد. کشتی شکسته تنم به ساحل رسید. آرام شدم. به چهره کودکم نگاه کردم. از جنس آفتاب و آب و عقیق و ابریشم و نیلوفر و پولاد بود. چشمانش بسته بود... چشمانش را بوسیدم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: حضرت علی قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل شیر سرخ کوه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۲۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسامی ۵۳ نوجوان راه‌یافته به باشگاه قاف اعلام شد

به گزارش خبرگزاری مهر، فرآیند انتخابِ اعضای باشگاه قاف در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول، آثار اعضای مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مورد بررسی و داوری قرار گرفت و در مرحله دوم اعضا برای گفت‌وگو دعوت شدند.

گفت‌وگوها به شکل غیرحضوری در فضای اسکای‌روم توسط گروه ارزیابی، در پنج جلسه شش ساعته انجام گرفت و در پایان ۵۳ نفر به عنوان اعضای منتخب داستان انتخاب شده و به باشگاه رویش استعدادهای برتر نوجوان ادبی (قاف) کانون پرورش فکری راه پیدا کردند.

اسامی راه‌یافتگان به باشگاه رویش استعدادهای برتر ادبی نوجوان قاف (بخش داستان) معرفی شد. زهرا شریفی، سما شیدایی و کیمیا موسوی از استان آذربایجان‌شرقی، فاطمه صباحی و یسنا نظمی از استان اردبیل، رها باقری از استان البرز، فاطمه‌بیتا بهزادی از استان هرمزگان، شایان جلوه‌نیا از استان بوشهر، حسنا سراجچی و زهرا شکل‌آبادی از استان همدان، آدرینا زندسلیمی، فاطمه طاهری‌ها و کتایون تندرست از استان تهران، ایلیا خسروی و یگانه آذری از استان چهارمحال و بختیاری، زینب جهان‌پرور از استان سمنان، ماهک شکوهمند و یکتا رحمتی از استان گیلان و امیرعباس توحیدی و فاطمه سپهر از استان کهگیلویه و بویراحمد در فهرست معرفی‌شدگان قرار دارند.

همچنین از استان مازندران ارغوان عبداالله‌پور، از استان خوزستان فاطمه‌زهرا جعفریان، از استان گلستان سوگل بازیاری و محمدعلی کرد، از استان مرکزی زهرا بادرستانی و سارا میرزاخانی، از استان کرمانشاه الیا کرمی، بهار امانی، محمدجواد عزیزی و مهدیه اسماعیلی، از استان یزد ریحانه خالقی، زهرا حدادزاده، فاطمه دهقانی و مونا میرجلیلی، از استان خراسان جنوبی سنا خدایی، از استان فارس فاطمه میری، فاطمه نرگس خلیلیان و مهسا احمدی به باشگاه رویش استعدادهای برتر ادبی نوجوان قاف راه یافتند.

در ادامه از استان زنجان حسام صدرا و فاطمه تاران و از استان خراسان رضوی آیناز اصغردخت، حلما غنی‌آبادی، زینب خیاطی، زینب شفیع‌نادری، شقایق کریمی، غزاله حسین‌زاده، ستایش حشمتی و نگار رضادوست، از استان قم ترنم نراقی، رضوان صادقی، زهرا علییی، محمدمهدی مصری و محدثه غفاری نیز معرفی شدند.

اردوی انتخابِ باشگاه قاف داستان به‌زودی با حضور اعضای برگزیده این بخش برگزار خواهد شد که زمان دقیق آن به‌زودی اعلام می‌شود.

تربیت نسل نو شاعران و نویسندگان متعهد در حوزه کودک و نوجوان و برنامه‌ریزی ۳ ساله برای رشد و بالندگی آینده‌سازان با بهره‌گیری از شیوه‌های هدفمند و استفاده از ظرفیت‌های صاحبان قلم و اندیشه در ارتقای آگاهی‌های اعضا، از جمله اهداف این حرکت فرآیندمحور ادبی است.

کد خبر 6092177 زینب رازدشت تازکند

دیگر خبرها

  • نماینده ولی فقیه : برخی برای حج ۳۰ سال در نوبت خواهند ماند / برخی از کسانی که برای حج سپرده‌گذاری کرده‌اند چشمشان به کعبه نمی‌افتد و از دنیا می‌روند
  • برخی برای حج ۳۰ سال در نوبت خواهند ماند | برخی از آنها چشمشان به کعبه نمی‌افتد و از دنیا می‌روند!
  • اسامی ۵۳ نوجوان راه‌یافته به باشگاه قاف اعلام شد
  • روز مادر سال ۱۴۰۳ چه روزی است؟
  • روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
  • ۳ نمایشنامه جدید در نمایشگاه کتاب
  • انتشار ۳ نمایشنامه
  • انتشارات شهید کاظمی با ۶۰ عنوان جدید به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • عرضه سه نمایشنامه جدید سوره مهر در نمایشگاه کتاب
  • سه نمایشنامه جدید سوره مهر در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود